اَملَش شهری است در استان گیلان و در شمال ایران. شهرستان املش با مساحت تقریبی ۳۵۰ کیلومتر مربع در فاصله ۷۵ کیلومتری شهرستان رشت و در ۱۶ کیلومتری شهرستان‌های رودسر و لنگرود قرار دارد. جمعیت آن بالغ بر ۷۰ هزار نفر و شامل دو بخش (مرکزی و رانکوه) و دو شهر (شهر املش و رانکوه) و ۵ دهستان و ۱۴۶ روستا می‌باشد. شهر املش به مساحت ۹/۴ کیلومتر مربع مرکز این شهرستان می‌باشد. قدمت این شهر به دوران سلطنت شاه عباس صفوی بر می‌گردد. در این دوران امرایی به نام‌های ولی سلطان صوفی و بهرام علی صوفی به امر شاه عباس به حکومت رانکوه و دیلمان منصوب و در املش سکنی گزیدند. از خانواده‌های قدیمی املش می‌توان به خاندان صوفی و بیقاله‌ها نام برد که در گذشته دارای نفوذ بودند.

شهر املش مجاور رودخانه شلمانرود واقع شده و به علت «مند آب» بودن رودخانه در سابق، این شهر بنام «آبلش» نامیده شد. این رودخانه باعث شد که املش به دو قسمت غربی و شرقی به ترتیب به نام‌های «سولش» و «آبلش» موسوم و بعدها به مرور زمان املش نامیده شد. کشف آثاری از قرون گذشته در این منطقه، حاکی از این است که املش سابقه کهن تاریخی پیش از اسلام را دارد. این شهرستان یکی از دو معدن بزرگ میکای سیاه و دولومیت ایران را در قلب خود جای داده‌است.

جمعیت

براساس سرشماری سال ۱۳۹۰جمعیت املش برابر با ۵۳٬۹۲۸نفر بوده‌است. (جمعیت املش در سرشماری سال ۱۳۹۵ به ۴۳٫۲۲۵ نفر کاهش یافت)

این شهر با موقعیت کوهپایه‌ای، مرکز شهرستان املش و مشتمل است بر دو ناحیه جلگه‌ای و کوهستانی، که در جهت جنوبی دو شهرستان لنگرود و رودسر واقع شده‌است؛ بنابراین آب و هوای آن متأثر از دو عامل جغرافیایی، دریا و کوهستان، معتدل مرطوب نیمه کوهستانی است.

نام املش

نامی است مرکب از دو واژه «ام» و «لش» که «لش» به معنی راکد، ایستاده، و «ام» به رود و رودخانه اطلاق می‌شود؛ بنابراین املش به معنی رود تنبل و راکد از جریان ایستاده می‌باشد. از چهره‌های صاحب نام این شهر می‌توان به حاج میرزا حبیب‌الله املشی معروف به میرزای رشتی از مجتهدین صاحب نام عصر ناصری و از مشاهیر مراجع و مدرسین جهان اسلام در قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ و شیخ بهاءالدین املشی صاحب کتاب گوشه‌هایی از تاریخ گیلان که یاور میرزا کوچک خان و عضو هیئت اتحاد اسلام در جنبش جنگل نیز بوده اشاره کرد. آیت الله محمد مهدی ربانی املشی عضو خبرگان قانون اساسی، خبرگان رهبری، شورای نگهبان و دادستان کل کشور نیز از علما برجسته این شهر است.

املش با وسعتی حدود ۵/۴۶۹ کیلومتر مربع در ۱۶ کیلومتری شهرستان رودسر واقع گردیده، فاصله املش تا مرکز استان ۷۵ کیلومتر است، آب و هوای املش به علت قرار گرفتن در کنار ارتفاعات سرسبز و ییلاقات بسیار مطبوع می‌باشد. قومیت مردم املش گیلک با لهجه بیه پیش (شرق گیلان) و گویش املشی تکلم می‌کنند.

مجاورت شهر املش با رودخانه شلمانرود و به علت راکد بودن آب این رودخانه باعث گردید تا در گذشته مردم املش عمدتاً در بخش کشاورزی و دامپروری فعالیت دارند و آثار کشاورزی بدست آمده در این منطقه نشانگر فعالیت‌های کشاورزی در ۱۵۰۰ سال قبل می‌باشد، از محصولات عمده کشاورزی می‌توان برنج، چای، گندم، فندق، مرکبات. گیاهان دارویی، فراورده‌های دامی و عسل و ابریشم را نام برد اما قسمت اعظم زمین‌های کشاورزی زیر کشت چای و برنج است و محصولات چای املش حدود ۳۲٪ کل تولید کشور می‌باشد عرضه محصولات بدست آمده در روز سه شنبه انجام می‌شود و سه شنبه بازار املش نمونه کاملی از بازارهای سنتی گیلان می‌باشد که مردم این منطقه با حضور گسترده رونق خاصی به آن می‌بخشند، مردم املش روزهای بازار را گالش بازار می‌نامند. این بازار در تمامی طول سال در روزهای سه شنبه برقرار و اگر این روز با مناسبت‌های مذهبی برخورد کند فقط نیمی از روز در آن به داد و ستد می‌پردازند.

پوشش گیاهی و جانوری

املش از لحاظ پوشش گیاهی با توجه به آب و هوایی مطلوب و معتدل آن و همچنین واقع شدن در جلگه گیلان از شرایط بسیار مساعدی برخوردار می‌باشد، گرچه با توجه به گسترش شهرنشینی و افزایش فعالیت‌های صنعتی اکو سیستم این منطقه در حال تهدید است. پوشش گیاهی املش متشکل از درختان توسکا، افرا، انار ترش، انجیر، ازگیل (کنوس)، فندق، گردو، راش، شرم، بلوط، ممرز، توت، ون و آزاد می‌باشد. همچنین گیاهان دارویی از قبیل گل بنفشه و ختمی، گل گاوزبان و کود کوتو در اکثر نقاط املش می‌رویند. پرندگان و جانوران پراکنده در این شهرستان عمدتاً روباه، شغال، گرگ، سمور، خرگوش، تیهوو سا، عقاب و انواع گونه‌های پرندگان جلگه‌ای و کوهستانی است.

جاذبه‌های گردشگری

تالاب زربیجار با پوشش گیاهی مردابی زیستگاه پرندگان مهاجر
برج تاریخی (میل) امام با ارتفاع ۷ متر
غار لیاروی واقع در روستای لیاروی بلوردکان املش
بناهای تاریخی از دوران فئودالی در مرکز شهر املش
آداب و رسوم خاص مردم این منطقه اعم از سه شنبه بازار، مراسم‌های آئینی و…
جنگل‌های سر سبز بلور دکان و تابستان نشین و مراتع هالی دشت، خسیبدشت، قله ناتشکوه، قله آغوزی و..

تمدن املش

املش، شهریست که بنا بر نظر باستان شناسان دارای قدمتی سه هزار ساله است.

شهر تاريخي املش در فاصله ۷۵ كيلومتري رشت در منطقه كوهپايه اي واقع شده است. رودخانه شلمان رود اين شهر را به دو قسمت تقسيم مي کند و با توجه به راكد بودن آب اين رودخانه در گذشته به آبلش معروف بوده كه به تدريج به املش تغيير نام يافته است.

 مردم آن در ساخت ظروف سفالي و نمد مالي مهارت خاصي دارند و سه شنبه بازار املش نمونه كاملي از بازارهاي سنتي گيلان است كه مردم اين منطقه با حضور گسترده خود رونق خاصي به آن مي بخشند. اين شهرستان شامل دو بخش مركزي و رانكوه بوده و اقتصاد اين منطقه بر پايه كشاورزي و دامداري است که از محصولات مهم كشاورزي املش مي توان چاي، برنج و گندم را نام برد. ساكنين جلگه به پرورش گاو، طيور و كرم ابريشم مشغولند و در مناطق كوهپايه اي و كوهستاني به پرورش زنبور عسل  مي پردازند.

“رومن گيرشمن” رئيس هيأت كاوش هاي باستان شناسي وقت ايران، اشياي بدست آمده از املش را متعلق به قرن ۸ و ۹ ق . م مي داند و معتقد است اطلاعاتي كه از دوران آغاز تمدن ايراني به دست آمده نتيجه كشفيات اتفاقي دهقانان در ناحيه جنوب غربي درياي مازندران است.

عمده آثاري كه از آن به عنوان هنر املش ياد مي شود از تپه ها و گورستان هايي يافت شده كه در حوزه ي جنوبي شهرستان رودسر، املش و بيشتر در نقاط كوهستاني مستقر بوده اند. اين آثار متأسفانه توسط حفاران غيرمجاز مورد دستبرد قرار گرفته اند. بيشتر آثاري كه منسوب به املش است و در موزه هاي گوناگون عرضه شده، از منطقه قيس آباد ( غياث آباد ) به دست آمده اند.

گيرشمن آثار به دست آمده از قبور املش را متعلق به دوره مگالتيك يعني سه هزار سال قبل مي داند. او معتقد است در هنر املش آثار زيادي از نفوذ هنر بين النهرين مشهود نيست. كوه هاي مرتفع و صعب العبوري كه اين مردم در آن زندگي مي كردند دنباله جبال قفقاز است و آثار هنر ايران شباهت به آثاري دارد كه در آغاز عصر آهن در قفقاز پرورش يافته بود. وجود مجسمه هاي كوچك برنزي در اين ناحيه ما را وا مي دارد تصور كنيم رابطه اي ميان هنرمندان املش با نواحي قفقاز وجود داشته و شايد اين هنرمندان از همان مردماني باشند كه پيش از آمدن به سرزمين ايران از كوه هاي قفقاز عبور كرده اند.

پروفسور آندره گدار كه اولين رئيس مؤسسه ي باستان شناسي ايران بود جنس اشياي به دست آمده از گورستان هاي نواحي املش، پيركوه، ديلم و ديگر روستاها را بيشتر از سفال سرخ رنگ دانسته است. طبق نظر او در گورستان هاي ديلم، اشياي سفالي منقوش اگر هم وجود داشته باشد كشف نشده است، اما مقدار زياد اشياي طلا و نقره كشف شده در اين ناحيه نشان مي دهد تزئينات آنها گاهي با هنر يوناني ها يا هنر آتروسك وابسته بوده است.

از آثار كشف شده از املش بايد از دو چشم بند برنزي مربوط به زين و يراق اسب نام برد كه كتيبه اي به خط ميخي بر روي آنهاست و اسامي دو تن از شاهان مانايي و اورارتويي يعني “منوا” و “آرگيشتي” بر روي آن حك شده است.

شاه آرگيشتي همان حاكم اورارتويي است كه به وجود كتيبه اي از او در آبادي رازليق نزديك سراب اشاره شده است. پيدا شدن نام او بر روي چنين وسيله اي در املش خبر از ارتباط فرهنگي – هنري و يا به نوعي بازرگاني بين مناطق حاشيه درياي مازندران و ممالك تحت سيطره اورارتورهاست و شايد هم هديه اي ارسالي براي يكي از حكام دوره آغاز تاريخي املش باشد.

مناطق ييلاقي و باغات چاي، غار تلابن گورج و هفت خم تله سر، چشمه آب معدني لوزان، يخچال طبيعي ملجادشت، دهكده ييلاقي خسيل دشت، هلو دشت و تالاب زربيجار، پارك هاي قديمي گلستان، آبي بيجار و ميرزا كوچك خان، بافت تاريخي شهر املش، برج تاريخي ميل امام با ارتفاع ۷ متر، خانه هاي قديمي خاندان صوفي (املش)، قلعه شاه نشين قلعه جاذبه هاي گردشگري و تاريخي اين شهر هستند.

یک حوزهٔ فرهنگی و باستان‌شناسی است که محدوده‌های دیلمان، رانکوه، اشکورعلیا، اشکورشوییل و بخشی از نواحی غرب مازندران را دربر می‌گرفت.مجموعه بزرگی از مصنوعات باستان‌شناسی به دست آمده از کاوشهای غیرقانونی در دره‌های نزدیک املش در کوه‌های البرز نام املش را بر خود دارند. تاریخ آنها به هزاره دوم قبل از میلاد تا دوره پارتی ساسانی دانسته می‌شود گرچه اشیای موسوم به املش عموماً تاریخی حدود ۸ یا ۹ قرن قبل از میلاد دارند. از آنجا که بیشتر اشیای شناخته شده (سلاحهای برنزی و پیکره‌های حیوانات، مجسمه‌های انسانی برنزی و آجری، جامهای سفالی با تصویر حیوانات، یا ظروف با جلای سیاه، خاکستری یا نارنجی سفالی) فاقد زمینه باستان‌شناسی اند، تاریخگذاری و معنای آن مشکل است. خصوصاً در مورد سفالگریهای جلایافته، که به نظر می‌رسد سنت کم و بیش پیوسته‌ای (با تغییر رنگ از سیاه/خاکستری به زرد نخودی/نارنجی) از عصر آهن تا قرن اول پس از میلاد داشته‌است.

قدیمی‌ترین اکتشاف مواد نوع املش در شرق در کلاردشت مازندران انجام شد و اشیای برنز طلا و سفال در ۱۹۳۴ کشف شد. یافته‌های بعدی در نزدیک روستاهای تمجان، امام و گرمابک در ۱۹۵۴ انجام شد. واژه املش و فرهنگ املش از نمایشگاه پاریس در ۱۹۶۱ رایج شد. مقابر منطقه املش ظروف جلایافته سیاه و نارنجی و گاهی سرنیزه و سنجاق سینه برنزی سه تکه داشته‌اند. گونه‌شناسی چنین اشیایی تلقین می‌کند که زمان برخی از آنها اوایل هزاره اول قبل از میلاد بوده‌است. به نظر می‌رسد یافته‌های مارلیک (که شامل ظروف نقره و طلا است) عموماً متعلق به اواخر هزاره دوم قبل میلا باشند در حالی که مقابر دیلمان در شماری از موارد متاخر تر تا دوره پارت ساسانی اند. اشیای منتسب به املش در نمایشگاه‌های متعددی در اروپا و آمریکا به نمایش درآمده و اغلب در کاتالوگها دیده می‌شوند.

ویلیام کالیكان خاورشناس بنام استرالیائی در کتاب مادي‌ها و پارسی‌ها می‌نویسد:

«…از این نواحی، یکی تپه مارلیک در گیلان در دره گوهر رود… در دل تپه چند مقبره اطاق مانند ساخته شده که در آنها استخوان‌های پراکنده مردگان با ظروف فلزی پر قیمتی بدست آمده است. از این دخمه ها یا اطاق‌های کم عمق اما بزرگ به‌‌اندازه ۱۰×۱۶/۵ پا که در میان سنگ صخر‌ه‌های طبیعی کنده ساخته شده چنین استنباط می‌گردد که این قبور سرکردگان قبائل یا افراد خانواده سلطنتی بوده‌‌اند. در میان این نفائس پر اهمیت‌تر از همه تعدادی ظروف نقره و طلا و تکمه‌های زینتی و اسلحه است. بیشتر این اشیاء… در اطراف دو دهکده در گیلان به نام‌های املش و دیلمان… یافته شد که نتیجه حفاری و کاوش جاهلانه دهاتی‌های محلی بوده است و آنچه نصیب موزه ها با آنتیک فروشان معتبر شده هماهنگی فوق العاده با غنائمی‌که از تپه مارلیک بدست آمده دارد و چنین استنباط ‌‌می‌شود که همه متعلق به یک دوره و محصول فرهنگی واحد در حدود ۹۰۰ سال ق. م است، یعنی همزمان با وقتی که دامنه‌های شمال و غربی جبال البرز مقر قومی ‌با سلیقه و پیشرفته و عالی مقام، صاحب ذوق هنری مختص و مشخص به خود و دور از نفوذ اثر بین النهرین بوده‌‌اند. قدرت خلاقه این قوم در سبک آزاد آنها به بهترین وجهی در ظروف قرمز جگری رنگ صیقلی شده که روی آن شکل گاومیش‌های اهلی با گوزن سرخ رنگ نقش شده، دیده ‌‌می‌شود… این اشیاء شاهکار استادان فن ظروف سازی و کوزه گران بوده… در واقع طرز عمل این هنرمندان در خور تقلید بهترین مجسمه سازان و صورتگران عصر حاضر و قرون اخیر است که از جمله برانکوزی، هیپ ورث و مور را می‌توان نام برد.»

این نویسنده پس از ذکر شواهدی که وجود ارتباط نزدیک بین سنت لرستانی و سواحل خزر را مدلل می‌سازد اضافه می‌کند: «جام‌های طلا که مخروطی شکل و باریک و بلند ساخته شده و برآمدگی دندان‌های شکل و افقی دارند در املش و مارلیک بدست آمده عیناً مانند ظروفی است که در زولوآب در لرستان کشف شده است… ولی بطور کلی کار صنعتگران مناطق شمالی از آنچه در لرستان یافت شده دقیق تر و زیباتر بوده است و چنین بنظر می‌رسد که این نوع هنر از شمال به جنوب رفته نه بالعکس.»

دکتر گیرشمن به تمدن پیش از تاریخ ایران «تمدن املش» نام داده است. طبق نوشته وی در قبر‌های مکشوفه املش دو چشم بند برنزی مربوط به زین و یراق اسب کشف گردیده که روی آنها کتیبه‌ای به خط میخی کنده شده است، یکی به نام شاه منوا و دیگری به نام شاه ارگیشتی.

پروفسور ‌‌اندره گدار ایران شناس فرانسوی تزئینات اشياء مکشوفه در گورستان‌های دیلم را برابر هنر یونان قدیم قرار داده می‌نویسد: «… در قبرستان‌های نواحی املش، پیرکوه، ديلم و غیره اشیائی کشف شد که بیشتر قطعاتی از سفال سرخ رنگ هستند. در قبرستان‌های دیلم سفال منقوش وجود ندارد یا اگر داشته باشد بدست نیاورده‌‌اند اما عده زیادی اشیاء طلا و نقره در آنجا کشف شده که تزئیناتشان گاهی با هنر یونان یا هنر اتروسک خویشی پیدا می‌کند…»

هنر ویژه و منحصر به فرد املش را در اینجا مشاهده کنید

برگرفته از سایت های ویکی پدیا، انجمن خرد، چهارگوشه ایران زیبا و..